خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح

♪♥♫بغض هاي نگفته ي غزل♫♥♪
اگه دلت شكسته اگه مثل من يه دنياتنهايي اگه كلي بغض تودلت هست بياوبغض هاي نگفته ي منوبخون پشيمون نميشي
s3.picofile.com/file/7493105799/eshgh_be_tavan_e_6.jar.html اينم دانلودرمان عشق به توان 6نظرفراموش نشه. درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــد ن، سلام دوستان هركس ميخوادميتونه كدلوگوي منوكپي كنه وتوي اسكريپت هاي اختصاصي وبلاگش قراربده توي قسمت امكانات وب قرارداره منم لينكتون ميكنم امشب آرام نشستم... این روزهــــایم به تظاهر می گذرد... و اشک... یادت هست می گفتی : اگر تركم كنی روزی ، تمام عمر خاموشم ؟ ســــــــــــــلام ميخواستم به تمام كاربراني كه به وبلاگ خودشون ميان خبربدم كه من دنبال يه نويسنده خوب هستم فرق نداره دخترباشه ياپسر فقط فعال باشه هركي پايه س بهم كمك كنه اين وبوبتركونيم بسم الله نظر بده مشخصات ونام كاربريشو بگه باتشكر مديروبلاگ:غزل شبانه های غمگین ، روزای بی ترانه ازطرف :sadegh ســـــــــــــــلام بااين كه يه كم ديره ولي يلداروبه همتون تبريــــــــــــــــــك ميگم اگه ديرپست ميذارم به خاطر كم لطفيه شماس اعتراض هم وارد نيست يه كم بيشترنظر بدين منم قول ميدم بيشترپست بذارم. جســـــــــــــــــــارت مــــــــــــــــــــــــــي خواهـــــــــــــــــــــد... نــــــــــــــــــزديك شدن بـــــــــــــــــــــه افكـــــــــــــــاردختــــــــــــــري كــــه روزها مـــــــــــــــــــردانــــــــــــه با زنــــــــــــــــدگي ميجنگـــــــــد. اما... شب هابالشـــــــــــــش از هــــــــــــق هــــــــــــــق هـــــــــــــاي دختــــــرانه خيـــــــــــــس است!
برچسبها: دانلودرمان افسونگر,
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!
و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...
تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....
دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس.................
نمیــــفروشــــــــم..!!!!
زل زدم به دیوار...
غرق شدم تو یه سری فکـــر...
شایدم رویـــا نمی دونم ...
تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ....
به همین سادگی !!!
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست... اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"
و خاطراتی مبهم از گذشته
و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام
فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود
خواب کودکانه ی من
و تو ماندی در خاطرم
بی آنکه تو را ..!!!
چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...
بعد از این همه عبورِ کبود،
قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...
به یادت هست می گفتی : نرو هرگز كه من بی تو فراموشم؟
به یادت هست می گفتی : كه هر لحظه ، شبها ، صدایت هست در گوشم ؟
كنون آن روزها رفته
، تو هم رفتی ،
اینك من شدم تنها ،
اسیر دردها ،
غمها تمام روزها ،
شبها ،
ماهها ...
شكسته در گلو بغضم ،
به یادت اشك می ریزم
به یادت ای وجودو هستی من
به یادت میمیرم
به یادت ای امید من
اکنون دور از آشیان میمیرم
خواب و سکوت مرداب ، گودالی از بهانه
یک یار بی مروت ، یک اندوه بی پایان
یک مرداب حقیقی ، از اشک برف و باران
اینها همه حکایت ، از درد بی غروبند
از تشنه کامی عشق ، در رفتن تو بودند
ما عاشقان مرداب ، در گودال بهانه
درگیر با چه هستیم ، با عشق و یا زمانه
این عشق بی سرانجام ، گم شد ولی چه ها کرد
دریایی دلم را ، مرداب بی صدا کرد
گفتم که خسته ام من ، یکجا قرار من نیست
چون شعله در خروشم ، آرامش دلم کیست
عشق تو را نخواهم ، پس عاشق که هستی
معبود از تو دور است ، خالی از عشق و مستی
قلبت شکسته آری ، چون قلب من شکستی
این انتقام عشق است ، نه اوج خودپرستی
مرداب غم رها کن ، بالی بزن به فردا
این انتهای عشق است ، جاری شدن به دریا
طراح : صـ♥ـدفــ |